سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفاع نیوز (جانم فدای رهبر)

وزارت امور اجتماعی از اعلام عدد حقیقی زنان بیوه و یتیمان خودداری می‌کند این درحالیست که سازمان ملل و دیگر مراکز پژوهشی شمار زنان بیوه را بیش از 3 میلیون نفر اعلام کرده‌اند. یونیسف تأکید کرده تا سال 2006 ثمره‌ خشونت‌های ناشی از حضور نظامیان خارجی در عراق به بیش از 5 میلیون و 700 هزار یتیم رسیده که پدارانشان در اثر ترور، انفجارهای روزانه، عملیات‌های مسلحانه، موشک‌باران و کشتار قبیله‌ای جان خود را ازدست داده‌اند.
به گزارش « شیعه نیوز » به نقل از فارس ، در این مقاله توسط خبرگزاری الدار العراقیة منتشر شده آمده است: اول ماه می 2003 و بعد از اشغال عراق در کمتر از یک ماه، "جورج بوش " رئیس‌ جمهور سابق آمریکا ایستاده برعرشه کشتی آبراهام لینکولن اعلام کرد «مأموریت انجام شد». 7 سال پس از این اعلام، "باراک اوباما " رئیس جمهور فعلی آمریکا اعلام کرد، مأموریت نظامی نیروهای آمریکایی به پایان رسیده است.
اما سؤال اینجاست: عراقی که نه حکومت دارد و نه ارتشی، نه مؤسسه‌ای و نه تفاهم و ثباتی، بعد از به اصطلاح "انجام مأموریت " چه سرنوشتی خواهد داشت؟ آیا "انجام مأموریت " بدین معناست که عمل جراحی انجام شده ولی مریض زنده نمانده و مرده است؟!
"بابکر زیباری " اخیرا اعلام کرد: استراتژی سازماندهی نیروهای عراقی سه مرحله بسیار مهم را پشت سر می‌گذارد که باید مورد توجه قرار گیرد و لازم است سیاستمداران روش‌های دیگری را نیز برای پر کردن خلأ احتمالی ناشی از عقب‌نشینی کامل نیروهای آمریکایی در سال 2011 در نظر بگیرند، چرا که ساماندهی ارتش عراق تا قبل از سال 2020 تکمیل نخواهد شد. وی ادامه داد: اگر درباره عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی از من سؤال کنند، به سیاستمداران پاسخ می‌دهم که ارتش آمریکا باید تا این تاریخ در عراق باقی بماند.
بنا بر این گزارش در حال حاضر شمار افراد ارتش عراق حدود 200 هزار تن است، اما آمادگی آن معلوم نیست و تا بعد از پایان مأموریت نظامی نیروهای آمریکا نیز معلوم نخواهد شد؛ بنا بر اعتراف مسئولین عراقی و ژنرالهای آمریکایی آمادگی نظامی و تکمیل نیروهای پشتیبانی، ارتباطات و نیروهای زمینی، دریایی و هوایی مسأله ای است که به زمان نیاز دارد؛ در نبود تفاهم داخلی، توانایی این ارتش جهت رویارویی با چالش‌های امنیتی بزرگ، اگر غیرممکن نباشد، کاری بسیار سخت خواهد بود.
لذا در صورت افزایش قربانیان طی سالهای 2010 و 2011، باید نیروهای دولتی اقدام به تثبیت اوضاع در عراق نموده یا نیروهای آمریکایی همچنان درعراق باقی بمانند. اگر مشکل همین یک مورد بود امکان برنامه‌ریزی برای مواجهه با آن وجود داشت، ولی بعد از «انجام مأموریت»، اوضاع امنیتی تنها یکی از مشکلات است، لذا سعی می‌کنیم مهمترین این مسائل و مشکلات را برشماریم.

کدام قانون؟

مشکل دومی که وجود دارد قانون است، سؤال مطرح شده بعد از گذشت 15 ماه از انتخابات این است: آیا قانونی که در شرایط مشخصی وضع شده، امکان ادامه حیات دارد یا نیاز مبرم به اصلاحات دارد، چرا که تجربه نشان داده نویسندگان این قوانین افراد متخصصی نبوده‌اند، این قوانین صرفا در نتیجه دیکته‌های سیاسی غیرقانونی نوشته شده که هدف از آن ثبت بهره‌های سیاسی بوده و در مرحله انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی گاهاً با عراق همخوانی ندارد.
در واقع 6 ماه پس از اشغال، 55 نفر از شخصیت‌های عراقی مکلف به تنظیم قانون شدند و یک کمیته مخصوص پاره‌ای از اصلاحات را در آن ایجاد کرد. امروز اختلاف بر سر مجموعه‌ای از مسائل بسیار بااهمیت است: چه کسی شایستگی تشکیل دولت را دارد؟ پایان کار دولت حاضر چه زمانی است؟ زمان قانونی برای تشکیل دولت چیست؟ سرنوشت نظام فدرالی که عمل به آن هنوز آغاز نشده چیست؟ ویژگی مناطق و استانها چگونه است؟ چه کسی شایستگی دعوت به انتخابات پارلمانی جدید را دارد؟ و در آخر اینکه سرنوشت کمیته اصلاح قوانین چیست؟ چه کسی خلأهایی که تاکنون در قوانین بوده را پر می سازد؟ 15 ماه گذشته و کسی پاسخگوی این سؤالات نیست؛ درگیریهای منطقه‌ای و بین‌المللی بر سر افزایش امنیت بروز پیدا کرده و بعد از قطعی شدن عقب‌نشینی نیروهای نظامی، رئیس جمهور آمریکا از مراجع دینی جهت حل مشکل کمک می‌خواهد.
اختلافات سیاسی بر سر قوانین، بر اوضاع پیچیده عراق فشار می‌آورد تا به سمت درگیری بیشتر میان گروه‌های سیاسی پیش رود، بگونه‌ای که هشدار از بحرانی خطرناک می‌دهد که تمامی عملیات سیاسی را تهدید و بر ضرورت ایجاد راه‌هایی جهت اصلاح قوانین تأکید دارد.
همه بر سر این مسأله تفاهم دارند که از زمان اعلام نتایج انتخابات، بحران سیاسی حاکم بر عراق گسترده شده و به دلیل روش اتخاذ شده از سوی سیاستمدران در مواجهه با مشکلاتی که جنگ بجای گذاشته، این کشور بجای حل مشکل بسمت پیچیده‌تر شدن اوضاع پیش می‌رود.
تقریبا از پایان ماه مارس گذشته فشار سیاسی در عراق افزایش یافت و در هفته‌های پایانی بحران، مجموعه‌ای از پیشنهادات جهت پایان دادن به انحرافاتی که از آغاز همراه روند عملیات سیاسی عراق بود، ارائه شده است.
طرفهای سیاسی بدنبال آن هستند تا همانطور که قانون اجازه داده، این پیشنهادات جایگزینی باشد برای قوانین فرض شده جهت تشکیل دولت، با این توصیف که می‌توان این پیشنهادات را بمنزله نگاهی دیگر بر بندهای قوانینی که نقض شده‌اند به حساب آورد. این پیشنهادات در کل حکایت از تمایل آشکار طرف‌های سیاسی در ترجیح گزینه سیاسی بر گزینه نظامی دارد. اما قانون جدید شامل دعوت به انتخابات پارلمانی جدید، انتخاب رئیس موقت پارلمان جهت نظارت بر دولت، کاهش اختیارات رئیس دولت، فعالیت مجدد هیئت رئیسه و شورای ملی است. البته این اقدامات بمانند ماندن در بحران یا فرار به جلو است.

فضای مبهم سیاسی:

بنا بر اظهارات برخی سیاستمداران، ابهام در فهم ماده‌های قانونی و نیز تیره و تار بودن فضای سیاسی از مهمترین دلایلی است که راه را برای ادامه بحران سیاسی‌ که قانون اساسی عراق حرفی در مورد آن ندارد، فراهم می‌سازد؛ همان طور که کم‌تجربگی عراقی‌ها برداشت‌های اشتباهی را پیرامون نوع تلاشی که باید سیاست عراق بر اساس آن بنا شود ایجاد نموده؛ سیاستمدارانی که در تلاشند بویژه در نبود گفتمان واحد میان گروه‌های سیاسی، راهکارهایی غیر قابل قبول ارائه دهند. کسانی هم هستند که از گروه‌ها می‌خواهند در تشکیل دولت خطوط قرمز را رد کرده و رقابتی متناسب میان گروه‌‌ها در رسیدن به قدرت ایجاد شود، درحالیکه تناسب و تجانس همه فرصت‌ها در رسیدن به قدرت همان طور که نتایج انتخابات نشان داده، پایان این رقابت را دور از دسترس می‌نمایاند و دو گزینه را پیش رو می گذارد: جستجوی راهکار یا تن دادن به پیشنهادات غیرقابل قبول، پیشنهاداتی که از طریق ترویج قوانین جدید که در طولانی مدت ضررهایی را بر سیاست وارد می سازد، بی‌خطر نیست.

کشور زنان بیوه و کودکان یتیم

در ادامه سلسله دستاوردهای آمریکا، به مشکلی دیگر بر می‌خوریم و آن شمار بیوه‌زنان و یتیمانی است که جنگهای صدام و آمریکا در بیش از سی سال به جای گذاشته است. تاکنون 5 سازمان بین‌المللی به عراق پیشنهاد داده‌اند تا نسبتی از بیوه زنان و یتیمان را به کشورهای جهان بفرستد. مسئولین این سازمانها، ترس آن را دارند این کشتار مداوم طی سالهای آینده، منجر به رشد نسلی جنایتکار، خشن و پرخاشگر در عراق شود.
وزارت امور اجتماعی از اعلام عدد حقیقی زنان بیوه و یتیمان خودداری می‌کند این درحالیست که سازمان ملل و دیگر مراکز پژوهشی شمار زنان بیوه را بیش از 3 میلیون نفر اعلام کرده‌اند.
یونیسف تأکید کرده تا سال 2006 ثمره‌ خشونت‌های ناشی از حضور نظامیان خارجی در عراق به بیش از 5 میلیون و 700 هزار یتیم رسیده که پدارانشان در اثر ترور، انفجارهای روزانه، عملیات‌های مسلحانه، موشک‌باران و کشتار قبیله‌ای جان خود را ازدست داده‌اند.
در آمارهای سال 2009، مؤسسه هماهنگ کننده بشردوستانه سازمان ملل در عراق، گزارشی ارائه کرده مبنی بر اینکه تعداد زنان بیوه تا نیمه اول سال 2009، به 565 هزار تن افزایش یافته است، این در حالی است که روزانه 400 کودک بر اثر افزایش رفتارهای خشونت‌آمیز در جامعه، یتیم می شوند؛ همانطور که بر اساس آمارهای عراقی شاهد افزایش 22 درصدی میانگین طلاق و کاهش 50 درصدی آمار ازدواج هستیم، در برابر این شکافی که جامعه عراق شاهد آنست، بسیاری از جامعه شناسان نسبت به رشد رفتارهای خشونت‌آمیز در جامعه، هشدار داده‌اند، مسأله‌ای که قطعاً این یتیمان در نبود نقش تربیتی یکی از والدین یا هر دو، تحت تأثیر آن قرار خواهند گرفت.

فساد

از جمله دستاوردهای آمریکا برای عراق، مسأله فساد است، فسادی که ژنرال‌های آمریکایی به اندازه همان نخبگان سیاسی حاکم، پس از بدست گیری قدرت دنبال کردند. عمل جراحی که عراق را از دیکتاتوری نجات داد، انواع فراوانی از غدد سرطانی را در جسم عراق بجای نهاد؛ بگونه‌ای که عراق تبدیل به کشوری شد که شبه نظامیان و باندهای دزدی با نامهایی همچون احزاب، جبهه‌ها، سازمانهای جامعه مدنی و حکومت‌ها بر آن حکومت می‌کنند.تمامی طرح های سازندگی که ده‌ها میلیارد دلار صرف آن شده موفق به تأمین برق مورد نیاز مردم عراق و رساندن آب سالم به دست مردم نشده و همچنان این مردم بر اثر بمباران، انفجار، داروهای فاسد داروخانه ها و آنچه بنام داروخانه‌های خیابانی خوانده می‌شود، جان خود را از دست می دهند. در کشوری که بر روی دریایی از نفت شنا می‌کند، روز به روز تعداد فقرا، ورشکستگان و بلایا افزایش می یابد.
بر اساس گزارش منتشر شده مجلس نمایندگان آمریکا در آغاز دسامبر گذشته، فساد در عراق تنها مزمن و شدید نبوده، بلکه روشمند و برنامه ریزی شده است. مسئولین ارشد عراقی در حکومت پیشین "ایاد علاوی "، موفق به سرقت بیش از یک میلیارد دلار در معامله اسلحه شدند، در حال حاضر نیز مسئولین فعلی حکومت عراق با تسلط بر بودجه وزارتخانه‌های خود، آنها را صرف طرح‌های خیالی خود می‌کنند.
"پل برمر " حاکم آمریکایی پیشین عراق 10 میلیارد دلار از اموال عراق متعلق به سازمان ملل را صرف احزابی کرد که تانکهای آمریکایی با خود به این کشور آوردند تا بتوانند برای خود یار و همراه جمع کند. این احزاب نیز لیست‌هایی ارائه دادند با اسامی خیالی کارمندانی که وجود ندارند تا بتوانند مبالغی را جهت سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های خود بکار گیرند. دزدان حرفه‌ای که متهم به غارت و چپاول هستند، مسئولیت‌های مهمی را در مراکز اقتصادی حساس بر عهده داشتند؛ این کار برای تکمیل چپاول برمر در خشک نمودن ثروت عراق به حساب مزدورانی بود که غنایم خود را به بانک‌های غربی منتقل می‌کردند.
از آنجائیکه مأموریت آمریکا در عراق به پایان رسیده، نیروهای اشغالگر باقیمانده در معرض حمله قرار دارند و بار سنگین آن تنها متوجه پنتاگون نبوده، بلکه تمامی جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا از متضرر شدن کرسی‌های خود در انتخابات میان دوره‌ای که نوامبر آینده برگزار می‌شود بیم دارند.
طراحان استراتژیک معتقدند رویارویی با آنچه "خطر آینده ایران " خوانده شده یکی از فشارهای اصلی است که آمریکا را به سرعت گرفتن در عقب‌نشینی نیروهایش در عراق وادار می‌سازد تا با فرض پیش‌دستی آمریکا در تحریم ایران، با تهدیدات مستقیم ایران روبرو نشود. روشن است که باقی ماندن این نیروها در عراق ضمن دادن برتری استراتژیک به ایران اجازه می‌دهد در صورت آغاز حملات هوایی علیه مراکز هسته‌ای ایران، بتواند با نیروی زمینی آمریکا مقابله کند. در همین حال باقی ماندن ارتش آمریکا در عراق به طراحان پنتاگون اجازه فکر کردن درباره حمله زمینی به ایران را نمی‌دهد.
در صورت تکمیل عقب‌نشینی، نظریه ساخت پایگاه‌های نظامی ثابت آمریکا در عراق باطل خواهد شد؛ چنانچه اظهارات "مارک کیمیت " فرمانده برجسته استراتژیک فرماندهی مرکزی وزارت دفاع آمریکا و مسئول امور خاورمیانه را در برابر آکادمی بین‌المللی تحقیقات استراتژیک لندن تأیید کنیم، ابطال این رؤیا مشخص می‌شود.
مارک کمیت اظهار می‌دارد: شرایط عراق هرگز مشابه شرایط فعلی آلمان و ژاپن که بیش از 60 سال است پایگاه‌های نظامی آمریکا در آنها وجود دارد، نخواهد شد. وی می‌افزاید وجود 4 پایگاه هوایی بزرگ آمریکا در بغداد بمعنای آن نیست که نیروهای آمریکایی در هر شرایطی بمدت طولانی در عراق باقی خواهند ماند. این پایگاه‌ها پس از عقب‌نشینی آمریکا به نیروهای عراقی واگذار خواهد شد.
کمیت تصریح می کند: استراتژی آمریکا تمرکز دوباره نیروهای این کشور در منطقه‌ای است که گستردگی آن از مصر در غرب تا پاکستان در شرق، و از قزاقستان در شمال تا اوگاندا در جنوب کشیده شده است، بعلاوه اینکه ایالات متحده آمریکا از اشتباهات پیشین خود درس گرفته، لذا در آینده بیشتر بدنبال تعامل با فرهنگ کشورهای خاورمیانه خواهد بود ". وی همچنین گفته‌های فرماندهان نظامی انگلیسی در این زمینه که "آمریکا در حال حاضر باید قلب و عقل مردم منطقه را بدست آورد " را رد کرد.

پرونده‌های داخلی

مشکل بعدی مسأله آشتی ملی است که زیر مجموعه پرونده‌های داخلی قرار می‌گیرد. درگیری‌های مذهبی عراق که شدت آن بین سالهای 2006 و 2007، بالا گرفت منجر به مهاجرت میلیونها نفر در داخل و خارج شد، بدتر اینکه به موازات اوضاع نابسامان امنیتی، وزارت مهاجران نیز بگونه‌ای در این اقدام نقش داشته است. با وجود آنکه هیچ کس بنا بر دلایل انتخاباتی، آمار دقیقی از شمار مهاجران در خارج ارائه نداده، اما فرار مذهبی در داخل شامل حال بیش از 8.2 میلیون عراقی، آوارگی ده‌ها بلکه صدها هزار مسیحی شده است، آمار مهاجران نیز حدودا بیش از 4 میلیون نفر است.
یک گزارش بین‌المللی که چند ماه پیش منتشر شد، خبر از افزایش آمار مهاجران داخلی عراق به 2 میلیون و 800 هزار نفر داده است، ضمن اشاره به این مطلب که بیش از یک میلیون آنها نیازمند غذا و پناهگاه هستند. این گزارش که توسط سازمان بین‌المللی مهاجرت و با همکاری کمیساریای عالی امور پناهندگان و وزارت مهاجرت عراق تهیه شده است، اشاره دارد که بیش از 300 هزار نفر طی 3 ماه اخیر وادار به مهاجرت شده‌اند. "منا فاضل " سخنگوی سازمان بین‌المللی مهاجرت شاخه عراق، در گفت‌وگو با مطبوعات اظهار داشت که وضعیت سلامت بیش از 300 هزار تن از این مهاجران بسیار بد است؛ وی به این مطلب اشاره داشت که غالب افرادی که بازگشته‌اند، از سکونت در مناطق مختلط اجتناب کرده و به مناطقی که از یکدستی بیشتری برخوردارند، پناه می‌برند.

این گزارش همچنین توضیح می‌دهد تا قبل از سال 2006، دو میلیون و 200 هزار عراقی از سرزمین خود آواره شدند و طی سال‌های 2006 و 2007 بیش از یک و نیم میلیون عراقی که اکثرشان از استان‌های بغداد و دیاله بوده‌اند، مهاجرت کرده‌اند. این سازمان اشاره دارد تا قبل از سال 2006، مهاجرت 53 درصد عراقی‌ها به استانهای 3 گانه بخش کردنشین شمال عراق و 33 درصد آنها به جنوب بوده است؛ این در حالیست که بیش از نیمی از مهاجران پس از سال 2006 به استانهای میانی و 27 درصد آنان به جنوب و 15 درصد به کردستان نقل مکان کرده‌اند.

گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت بیان می‌دارد که بیش از 560 هزار مهاجر عراقی در بغداد زندگی می‌کنند که 40درصد آنها به دلیل تهدیدات مستقیم ناچار به ترک منازل خود شدند و 17 درصد آنان نیز از ترس اوضاع نابسامان امنیتی فرار کرده‌اند.

یک مسئول عراقی در وزارت مهاجران می‌گوید: تخمین‌های هر چند غیر رسمی بر وجود بیش از 4 میلیون نفر مهاجر به خارج یا پناهنده بنا بر دلایل سیاسی، بشری، یا خواستار پناهندگی و نیز ساکنان موقت و دائمی وجود دارد.
وزارت مهاجران از طریق اتخاذ گامهای مهم و با کمک کمیساریای عالی امور پناهندگان و از طریق هماهنگی با وزارت امور خارجه و دستگاههای مربوط به امور مهاجرت، به شکل جدی بدنبال تعیین آمار دقیق مهاجران است.
طبق جدیدترین آمار که در تاریخ 21/ 4/ 2006 ارائه شده، تعداد پناهندگان عراقی 1.934.444 نفر است و بدون شک این آمار با آمار تخمینی‌ای که شمار مهاجران را 4 میلیون نفر اعلام کرده، تفاوت جدی دارد. این مسئله می‌تواند بنا بر دلایلی باشد از جمله اینکه برخی پناهندگان عراقی ملیت کشور مقصد را اتخاذ کرده و بهمین دلیل تبعه آن دولت به حساب می‌آیند بویژه در مواردی مانند ازدواج، تولد که این موضوع تعداد پناهندگان را افزایش می‌دهد. می توان گفت نسل جدیدی از پناهندگان در حال شکل گیری است، کسانی که در آن کشورها متولد و ساکن می‌شوند. این در حالی است که مهاجرت غیرقانونی عراقی‌ها به اغلب کشورها امکان دستیابی به آماری دقیق را توسط کمیساریای عالی امور پناهندگان یا توسط سازمانهای مهاجرت کشورهای مقصد را دشوار می‌سازد. همچنین بسیاری از مهاجران به کشورهای عربی، طبق قوانین آن کشور عربی پناهنده خوانده نمی‌شوند حتی اگر بصورت طولانی یا کوتاه مدت و چه بعنوان توریست، یا بعنوان قراردادهای کاری در آنجا مستقر شوند، لذا ثبت آنها بعنوان پناهنده در لیست کمیساریای پناهندگان ممکن نیست.
7 میلیون مهاجر و تبعیدی، 8 میلیون زن بیوه و یتیم و صدها هزار کشته و زخمی از سال 2003 تا به امروز. مأموریت آمریکایی‌ها درعراق انجام شده و عراق کشوری قطعه قطعه، غارت شده است که بوی اجساد متعفن و فساد در آن رواج دارد.
چندی پیش مجله تایم اعلام کرد هیچ پیروزی‌ای در عراق محقق نشده و در آینده نیز محقق نخواهد شد، با گذشت 7 سال سخت از جنگ عراق، نمی توان گفت "مأموریت انجام شده " چرا که همچنان قتل و کشتار ادامه دارد.
تایم در مقاله‌ای تحلیلی پیرامون آینده عراق و میزان ارتباط آن با منافع آمریکا نوشته که آنچه اندکی باحث راحتی و آسودگی خاطر است، اینست که اوباما با شعار "مأموریت انجام شد " پایان جنگ اصلی عراق را اعلام نکرد، بلکه این کار را در حضور جنگجویان معلول آمریکایی انجام داد. تایم می‌افزاید: به نظر می‌رسد اظهارات رئیس جمهور آمریکا متناسب با شرایط بعد از چنین جنگ پوچ و بی فایده‌ای است، جنگی که اصلا نباید در آن وارد می‌شد، جنگی که بر اساس برخی برآوردها تا پیش از پایانش، هزینه‌ای بیش از 3 تریلیون دلار بر مالیات دهنده‌های آمریکایی تحمیل کرد، صدها هزار کشته بر جای نهاد و خسارتهای سنگینی را بر روحیه نیروهای آمریکایی وارد ساخته و همچنان وارد می‌سازد.
تایم ضمن تکرار سخنان خود مبنی بر اینکه پیروزی در عراق محقق نشده و محقق نخواهد شد، می‌افزاید: با این حال فضا در عراق به ثبات نزدیکتر شده و بعد از رفتن "صدام حسین " رئیس‌جمهور مخلوع عراق شرایط هر چند به صورت ظاهری، به دموکراسی شبیه‌تر است.
در این مجله آمده که تلاشهای آمریکا برای ساخت عراقی که با منافع غرب بیشتر سازگار باشد بهتر از تلاشهای پیشین استعمارگران غربی نخواهد بود؛ حتی اگر چیزی شبیه دموکراسی نیز در عراق حاکم شود، عراقی‌ها هرگز از جنگ و اشغال کشورشان بدست آمریکا با افتخار و عزت یاد نخواهند کرد، اما اگر مردم عراق بتوانند دست به رشد و پیشرفت جامعه خود آنگونه که شایسته‌شان است بزنند، این دستاورد برایشان عین پیروزی خواهد بود.
تایم در مقاله ای جداگانه تردید خود را نسبت به پایان جنگ در عراق نشان می‌دهد؛ هرچند "جورج بوش " رئیس جمهور سابق آمریکا در پایان سال 2003 در سخنرانی خود که تایم آنرا سخنرانی شوم خوانده، از پایان جنگ عراق خبر داده بود.
این مجله در پایان اشاره می‌کند که بوش در اول می 2003، ایستاده بر عرشه کشتی "آبراهام لینکلن " اعلام کرد "مأموریت انجام شد " و آمریکا و هم پیمانانش در جنگ عراق پیروز شدند.