سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفاع نیوز (جانم فدای رهبر)

دفاع نیوز :در حالی که بعد از وقایع انتخابات دهم، توجه اندیشمندان بیش از پبش به مقوله علوم انسانی و جایگاه آن جلب شده و رهبر انقلاب نیز بارها با اشاره به مبانی برخی علوم، ترویج آنها بدون در نظر گرفتن خاستگاه و مبادی را موجب شکاکیت خوانده بودند، برخی رسانه های بیگانه و سایت هایی نظیر بی‌بی‌سی نسبت به شکل گیری انقلاب فرهنگی دوم در ایران ابراز نگرانی کردند.
به گزارش رجانیوز اگر چه دکتر احمدی نژاد همان آغاز ریاست جمهوری خود در سال 85 تصریح کرده بود:«دانشجو باید امروز در دانشگاه بر سر رییس‌جمهوری فریاد بزند که چرا استاد لیبرال و سکولار در دانشگاه ها حضور دارد.» اما موضوع وضعیت دانشگاه ها و وضعیت علوم عملا تا انتخابات دهم و وقایع پس از آن مسکوت باقی ماند.

البته روند گذشته که توسط دولت آقای خاتمی پی گرفته شده بود و به نوعی رسوخ همان اندیشه ها در مناسبات حکومتی را به دنبال داشت، بعد از سوم تیر متوقف شد تا آنجا که رهبر انقلاب نیز در دیدار با اعضای هیئت دولت در تاریخ 2/6/87  تصریح کردند: «روند غرب باوری و غرب زدگی را که متأسفانه داشت در بدنه مجموعه های دولتی نفوذ می کرد، متوقف گردید این چیز مهمی است.»
 بعد از فتنه88 و اعترافات برخی متهمان انتخاباتی بود که بار دیگر حرف از علوم انسانی به گونه ای جدی تر به میان آمد. رهبر انقلاب در دیدار هشت شهریور 88 با اساتید دانشگاه ها در مورد حجم قابل توجه دانشجویان علوم انسانی فرمودند: «طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى عظیم دانشجوئى کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانى‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى علوم انسانى، کار بومى، تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى که معتقد به جهان‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینى اسلامى باشد و بخواهد جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو براى این رشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها میگیریم؟ این نگران کننده است.»
 ایشان تصریح کردند: «بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربى‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزشهاى خودمان را در قالبهاى درسى به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلى مطلوبى نیست. این از جمله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى چیزهائى است که بایستى مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى دولتى مثل وزارت علوم، هم در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، هم در هر مرکز تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرى که در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و بیرون دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها. به هر حال نکته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بسیار مهمى است.»
 پس از این بود که دکتر حسن رحیم پور ازغدی نیز گفت: «اکثر منابع درسی علوم انسانی در دانشگاه های ما ترجمه غربی ها است و این یعنی اینکه با هزینه جمهوری اسلامی فارغ التحصیلان سکولار تحویل جامعه می دهیم.»
 این در حالی بود که چهره هایی چون سعید حجاریان، سعید شریعتی، محمد عطریانفر و محمد رضا تاجیک نیز در اعترافات خود هر یک به نوعی از مشکلاتی که در حوزه علوم انسانی در کشور وجود دارد، سخن به میان آورده بودند. در متن دفاعیه سعید حجاریان آمده بود: «متأسفانه در ایران با ضعف علوم انسانی، به خصوص در رشته های جامعه شناسی و علوم سیاسی مواجهیم و علی رغم گسترش مراکز آموزش عالی و کثرت دانشجو در رشته های علوم انسانی، متون آن از عمق چندانی برخوردار نیست و مطالب با ترجمه های اغلب ناقص و بدون نقد در اختیار دانشجویان گذاشته می شود.»
 این موارد، البته انتقادات زیادی را در فراسوی مرزها برانگیخت تا جایی که سروش در مصاحبه مفصلی علوم انسانی را "خونین ترین شهید پس از انقلاب" لقب داد.
 در نهایت شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی در شورای عالی انقلاب فرهنیگ به ریاست حدادعادل تشکیل شد و دکتر آیت اللهی نیز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مأمور تدوین سرفصل های جدید درسی در رشته های انسانی شد.
 دیدار اساتید داشنگاه با رهبر انقلاب در شهریور ماه امسال فرصتی بود تا بار دیگر ایشان از این مقوله سخن به میان آورند و با نگاهی راهبردی به موضوع علوم انسانی بنگرند. ایشان در این دیدار ابتدا در خصوص برخی واکنش ها به سخنان سال گذشته خود فرمودند: «بنده که سال گذشته راجع به علوم انسانى مطلبى گفتم، ملاحظه کردم این حرف از سوى بعضى از افراد بازخوردهایى داشت که این بازخوردها علمى نبود، منطقى نبود. برداشت‌هایى از این حرف کردند که مطلقاً مورد نظر ما نبود.»
 ایشان ادامه دادند: «حرف ما درباره‌ى علوم انسانى همین حرفهائى است که این دوستان گفتند و کاملاً هم درست است: علوم انسانى اهمیت دارد، علوم انسانى کنونى در کشور بومى نیست، متعلق به ما نیست، ناظر به نیازهاى ما نیست، متکى به فلسفه‌ى ما نیست، متکى به معارف ما نیست، اصلاً ناظر به مسائل دیگرى است، مسائل ما را حل نمیکند. دیگرانى طرح مسئله کردند، براى خودشان حل کردند - به درست و غلطش هم کار نداریم - اصلاً از ما بیگانه است.»
 رهبر انقلاب ضمن تاکید بر اینکه در باب علوم انسانی حرف های زیادی برای گفتن دارند که نیازمند فرصتی جداگانه است، با اشاره به موضوع سرفصل ها فرمودند: «این عدم تغییر سرفصل‌هاى علوم انسانى که گفتند و زمانهایش را هم مطرح کردند، من اطلاع دارم؛ کاملاً درست است. واقعاً این عیب است که ما بیست سال، بیست و پنج سال سرفصل فلان دانش را اصلاً تغییر نداده باشیم؛ این نشان‌دهنده‌ى عدم جرأت ورود در مناقشه است؛ این همین چیزى است که ما از آن بیمناکیم. جرأت ندارند که مناقشه کنند؛ همان را که هست، درس دادند، باز هم درس میدهند؛ ده سال دیگر هم ممکن است همان را درس بدهند؛ در حالى که به تعبیر این برادر محترم، هر پنج سال در علوم انسانى گاهى تغییرات عمده‌اى به وجود مى‌آید؛ لااقل در بعضى از علوم انسانى حتماً اینجور است.»
 رهبر انقلاب همچنین از زاویه نگاه راهبردی به مسئله نیز سخن گفتند: «یکى از آقایان اشاره کردند که ما در برخورد با علوم انسانىِ کنونى، به جاى برخورد سلبى با رویکردهاى غربى، برخورد ایجابى بکنیم؛ به معناى اینکه رویکردهاى اسلامى را مطرح کنیم. بله، اساس قضیه همین است؛ شکى نیست. در خلأ که نمیشود زندگى کرد. وقتى مسئله مطرح شد، پاسخ میخواهد؛ یا پاسخ اوست، یا پاسخ ماست.»
 ایشان اما در ادامه به دو نکته راهبردی مهم اشاره داشتند:«مهم دو چیز است: یکى اینکه همین پاسخى که ما داریم، باید تدوین شود - این کار را شما باید بکنید، این را اساتید حوزه و دانشگاه باید بکنند؛ کى این کار را بکند؟ این که دیگر کار دولتى نیست - دوم اینکه جرأت مناقشه‌ى در رویکرد کنونىِ غربىِ ناشى از لیبرال دموکراسى به وجود بیاید؛ این دو چیز لازم است. این هر دو چیز دست شماست؛ دست اساتید متخصص در علوم انسانى است. البته اینکه گفته شود یک مدیریتى لازم است، یک ساختار ویژه‌اى لازم است، اینها قابل تأمل است، قابل توجه است؛ باید رویش مطالعه کرد، حرف درستى هم هست - لااقل کلى‌اش درست است - لیکن به هر حال کار، کار اساتید علوم انسانى است.»
 این سخنان رهبری نیز واکنش هایی را در پی داشت. به نظر می رسد علوم انسانی آخرین سنگر فتنه است که اکنون مورد توجه نظام قرار گرفته و ابرازنگرانی های پی در پی نیز دقیقا به همین علت صورت می پذیرد. در واقع اگر وقایع بعد از انتخابات روبنای فتنه بود، اندیشه های دانشگاهی و محافل به ظاهر علمی خاستگاه اصلی فتنه بودند و از همین منظر آخرین سنگر فتنه به شمار می آیند. 
 بعد از سخنان رهبری، موسوی، حمله به علوم انسانی در کشور را "سازمان یافته" خواند و تاکید کرد: «این حملات یاد تجربه بسیار تلخ و هشداردهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت های توتالیتر اروپای شرقی است. آنها از زمان استالین به بعد، علوم اجتماعی را علومی بر آمده از جوامع سرمایه داری و بورژوازی می دانستند و به همین دلیل، تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بودند.»
 این در واقع به این معنی بود که نه موسوی و نه سروش و برخی از افراد دیگر، درکی از عمق سخنان رهبر انقلاب و مفهومی که انقلابیون از آن سخن می گفتند، نداشتند و شاید به واسطه همین درک ناقص بود که انقلاب فرهنگی اول نیز در رسیدن به اهداف خود ناتمام ماند. چه آنکه موسوی و سروش در سال های 57 تا 62 دو چهره مدافع انقلاب فرهنگی به شمار می آمدند.
 سخنان رهبر انقلاب در قم و نیز سخنرانی رییس جمهور در همایش جنگ نرم را شاید بتوان به عنوان آخرین اظهارنظرها در این حوزه قلمداد کرد. رهبر انقلاب بار دیگر در قم از اهمیت علوم انسانی سخن گفتند و حوزه را مسئول تدوین متون جدید دانستند.
 رهبر انقلاب این بار در اظهاراتی هشدارگونه فرمودند: «آن کسانى می توانند در باب نظام اقتصادى، در باب مدیریت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربیتى و مسائل فراوان دیگر نظر اسلام را ارائه بدهند که متخصص دینى باشند و دین را بشناسند. اگر جاى این نظریه‌پردازى پر نشد، اگر علماى دین این کار را نکردند، نظریه‌هاى غربى، نظریه‌هاى غیردینى، نظریه‌هاى مادى جاى آنها را پر خواهد کرد. هیچ نظامى، هیچ مجموعه‌اى در خلأ نمیتواند مدیریت کند؛ یک نظام مدیریتى دیگرى، یک نظام اقتصادى دیگرى، یک نظام سیاسى دیگرى که ساخته و پرداخته‌ى اذهان مادى است، مى‌آید جایگزین می شود؛ همچنان که در آن مواردى که این خلأها محسوس شد و وجود داشت، این اتفاق افتاد.»
 ایشان ادامه دادند:«اینکه بنده درباره‌ى علوم انسانى در دانشگاه‌ها و خطر این دانشهاى ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاه‌ها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانى‌اى که امروز رائج است، محتواهائى دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متکى بر جهان‌بینى دیگرى است؛ حرف دیگرى دارد، هدف دیگرى دارد. وقتى اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران مى‌آیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسى داخلى، خارجى، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. حوزه‌هاى علمیه و علماى دین پشتوانه‌هائى هستند که موظفند نظریات اسلامى را در این زمینه از متون الهى بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، براى برنامه‌ریزى، براى زمینه‌سازى‌هاى گوناگون. پس نظام اسلامى پشتوانه‌اش علماى دین و علماى صاحب‌نظر و نظریات اسلامى است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزه‌هاى علمیه است، چون تکیه‌گاه اوست.»
 این همه بود که نگرانی های بی بی سی، گویانیوز و برخی رسانه های بیگانه را به دنبال داشت. بی بی سی در گزارشی نسبت به وقوع انقلاب فرهنگی دوم در ایران هشدار داد و گویا نیوز طی یادداشتی تصریح کرد: «اگر امروز استاد و دانشجو را به اعتراض و اعتصاب در برابر اعدام علوم انسانی فرا نخوانند، پس کی؟ چه کمپینی مهم‌تر و بالاتر از نجات اندیشه؟ همه آنان که خود را مدعیان سیاست می‌شمارند اگر امروز دست در دست یکدیگر ننهند، پس کی؟»
 بی بی سی هم در گزارش خود تاکید کرد: «دولت ایران می گوید دوازده رشته علوم انسانی نیاز به باز نگری دارد؛ از حقوق و مطالعات زنان و مدیریت گرفته تا جامعه شناسی و فلسفه و روانشناسی. مشکل آنها چیست؟ مدیر کل دفتر گسترش وزارت علوم می گوید این رشته ها نه بروز هستند، نه بومی‌اند و نه اسلامی. آیت الله خامنه ای هم بارها از محتوای رشته های علوم انسانی انتقاد کرده است. آخرین بار همین هفته گذشته در قم بود که خواهان دخالت بیشتر حوزه های علمیه و علمای دین در این رشته ها شد. اسلامی کردن علوم انسانی تا چه حد عملی است. آیا بازنگری در این علوم به معنای یک انقلاب فرهنگی دوم در دانشگاههای خواهد بود؟»
 به نظر می رسد اکنون با توجه به نگاه راهبردی رهبر انقلاب دو مقوله مهم در پیش روی جریان ارزشگرا قرار دارد. نخست به چالش کشیدن مبادی و مبانی علوم انسانی غربی و تردید کردن در گفته های دیکته شده قبلی است. به عبارت دیگر باید مطلق بودن مفاهیم غربی در دانشگاه ها شکسته شود و در قالب کرسی های نظریه پردازی این علوم مورد نقد قرار گیرد.
 مسئله دیگر استفاده از تلاش ها و پژوهش های انجام شده طی این سال ها در باب علوم اسلامی و نیز جمع بندی و تداوم تنظیم علوم بر پایه اسلام و در نهایت اصلاح سرفصل های درسی است. البته اصلاح سطحی سرفصل ها گره ای از کار نخواهد گشود و البته در این میان حذف تمام متون درسی نیز مد نظر نیست. این گونه نیست که دانشجو نیازی به دانستن اندیشه های دانشمندان غرب نداشته باشد، بلکه بحث بر سر اتکای کامل به این نظریات و مطلق و غیرقابل تردید دانستن آن است که این فضا را باید شکست.
 کد خبر:67065 -