سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفاع نیوز (جانم فدای رهبر)

خرداد ماه بود که حاج حسین یکتا اومده بود دانشگاه فردوسی و در پایان برنامه دوستان بسیج و بچه های سایبری جلسه ای نیمه خصوصی با حاجی داشتند. صحبت هایی که حاجی گفت حرف دل خیلی از بچه ها بود و با دل بچه ها هم بازی کرد ...

از پشت پرده برنامه اون روز بگم و از اخلاق حاج حسین و درسی که حاجی به من داد ...

ساعت برنامه در آخرین لحظات تغییر کرد و برای هماهنگی ها باید سریع خودم رو از دانشکده مهندسی به ساختمان شهید بهرامی می رسوندم. وقتی رسیدم نفسم بریده بود ... حاجی که داشت غذا می خورد منو دید. پا شد، اومد جلو و باهام احوال پرسی گرمی (داغ!) کرد... نشستم و تغییر ساعت رو گفتم. با خوشرویی پذیرفت. بعد هم قاشقش رو پر برنج کرد و گفت دهنت رو باز کن! گفتم حاجی من خوردم ... آخرش به زور خوروندش.

با همه همین جور بود... به دو سه نفر دیگه هم همین جور غذا خوروند... وقت احوال پرسی بچه ها رو بغل می کرد و محکم به پشتشون می زد (در حقیقت می کوبید) ... خیلی گرم و صمیمی بود.

این قضیه گذشت تا چند روز قبل با یه تلنگر یاد قضیه افتادم... دیدم جنگ نرم فقط این نیست که تو میدون سایبری فعال باشی ... میدونیم که شبکه سازی در جنگ نرم نقش کلیدی داره و یکی از تاکتیک هاست. تلنگری که حاجی بهم زد این بود که "شبکه سازی مجازی یک طرف، شبکه سازی حقیقی رو از دست نده." دوستان و اطرافیانت رو بچسب... اقوام و همسایه ها ... با رفتار خوب، با صمیمیت و رفاقت شبکه سازی کن.

چرا من و تو با رفتارمون یک سرشبکه قوی نباشیم؟ یک فرمانده گروهان، گردان ... یا حتی لشکر؟

من و تو چی کم داریم از "محمود کاوه" که دشمن از اسمش می لرزید؟ حتی نیروهای خودی باورشون نمی شد کاوه معروف همین جوون لاغر باشه؟

چی کم داریم از "حسن باقری" که یک قرارگاه رو فرماندهی می کرد؟ مگه چند سالش بود؟

این سوال ها رو نپرسیدم که شعاری داده باشم و مطلبی قشنگ کنم! واقعا گفتم که فکر کنی ... چی کم داری؟ واقعا داری از همه ظرفیتت استفاده می کنی؟!

 

در پایان یک فایل صوتی حاج حسین یکتا رو تقدیم می کنم به همه ی بروبچه های اطلاعات عملیات و خط مقدمی های جنگ سایبری که میدونم این روزها ممکنه بهشون سخت بگذره (توضیح این یکی خودش یک مقاله ست!).

دانلود کنید (مرصاد) ...